پژوهش مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

من چادرم را دوست دارم!!!

03 خرداد 1397 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

شبهه ۱: حجاب و دخالت در پوشش افراد مخالف آزادی است و با «لااکراه فی الدین» نمی سازد. ضمن اینکه اگر به کار رضاشاه پهلوی در کشف حجاب انگ دیکتاتوری می خورد اجباری بودن حجاب نیز همان مشکل را برمی تابد.

پاسخ: اولا منظور از آیه کریمه فوق، اکراه و اجبار در اصل اعتقاد به دین و قبول آن است نه برخوردار بودن دین از نظام قانونی.

ثانیا هر کسی که در جامعه اسلامی زندگی می کند مطابق با نظام دموکراسی باید به ارزش های پذیرفته شده اکثریت آن جامعه احترام بگذارد.

ثالثا دین اسلام از اول آزادی را مشروط به عدم مخالفت با قوانین الهی اعلام داشته نه غیر مشروط. اما در کشورهای اومانیستی که آزادی را اصل غیر مشروط می دانند مخالفت با حجاب مخالفت با آزادی محسوب می شود. البته کشورهای اومانیستی بر حسب انسان محور بودن و عدم ارادت به خالق متعال در امور اجتماعی، آزادی را به معنویات و احکام الله مقید نمی دانند و الا نسبت به امور مادی اتفاقا بسیار مقیدند؛ مثلا به سربازی رفتن، رعایت نظافت، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و صدها امر مادی دیگر کاملا مقید است و آزادی در این موارد معنایی ندارد و با مخالفین برخورد قانونی می شود.رابعاً معنای دیکتاتوری اجبار افراد بر حسب میل و نظر شخصی است نه اجبار بر اساس قوانین فطری و معقول الهی. ضمن اینکه اجبار در معقولات بسیار پسندیده است به عنوان مثال اجبار والدین در درس خواندن فرزندان.

شبهه ۲: چادر و حفظ آن سخت است، گرم است، مانع فعالیت اجتماعی است، خودنمایی نیاز طبیعی زن است و…

پاسخ: روایت است که «افضل العباده احمزها» یعنی بالاترین عبادات سخت ترین آنهاست. لذا هرگاه امیرالمومنین علی علیه السلام نزد رسول خدا (صل الله علیه و آله) می آمد، می فرمود: «یا رسول الله! سخت ترین کار را (که غالبا بر زمین می ماند) به من بدهید». ضمن اینکه به این سختی هم که می گویند نیست و اگر قابل تحمل نبود خداوند تکلیف نمی کرد «لایکلف الله نفسا الا وسعها» و بانوان محجبه در عرصه های مختلف اجتماعی تا حد وزارت، نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، ورزش، سخنگوی وزارت امور خارجه و… مشغول به خدمت هستند و به قول معروف «ادلّ الدلیل علی امکان شی‏ء وقوعه» بهترین و رساترین دلیل بر امکان چیزی، این است که خود آن چیز اتّفاق بیفتد. ضمن اینکه ارزش حفظ عفت

و نجابت و رضای خدا خیلی برتر از زحمت ناچیز پوشیدن چادر است و هر آنچه که سودش بر زحمتش غالب باشد عقلایی است. و البته راه برای ارائه مدل های مختلف چادر با حفظ کمالات آن، جهت سهولت در استفاده باز است. لذا این قبیل سخنان از حرف های سست و بی پایه است. و نیز اسلام با خودنمایی و زینت کردن زن مخالف نیست اما در محدوده خانواده و صرفا جهت همسر.

شبهه ۳: دلت پاک باشه ایمان و دینداری که به حجاب و اینجور چیزها نیست…

پاسخ: اینکه هر کسی هر کاری که می خواهد بکند و بعد هم دلش پاک باشد به یک شوخی شبیه تر است تا به یک حرف معقول زیرا اصولا این تقید به فرائض دینی است که دل را پاک نگه می دارد و نه هُرهُری مذهب بودن. لذا حرف صحیح این است که محجبه باش تا دلت پاک باشد و مومن و دیندار باشی. حرف فوق سخن شیطان است و آنچه که ما گفتیم سخن ما نیست بلکه بنا بر آیات و روایات متن و مُرّ دین است.

شبهه ۴: اگر حجاب برای پیش گیری از شهوترانی و جنسی کردن فضای جامعه است چرا صورت زن که زیباترین عضو است از پوشش استثناء شده است؟

پاسخ: در واقع باید زن صورتش را نیز می پوشاند اما چون دین اسلام دین سهله و سمحه است پوشش صورت و دست ها از مچ واجب نشده است و با وجوب پوشش سایر اعضاء بدن به ویژه موی سر و ممنوعیت آرایش در بیرون از منزل، جلوه گری این زیبایی را به حداقل رسانده است. ضمنا اگر زن بداند که کسی از روی شهوت به او نگاه می کند پوشاندن چهره نیز بر او واجب می شود.

شبهه ۵: رعایت حجاب، مرد را بیشتر کنجکاو و تحریک می کند. از قدیم گفته اند: «الانسانُ حریصٌ علی مامُنعِ؛ انسان نسبت به آنچه از آن منع شود، طمع می ورزد.»

پاسخ: اولا اینکه مى‏ گویند: «الْانْسانُ حَریصٌ عَلى‏ ما مُنعَ مِنْهُ» مطلب صحیحى است ولى نیازمند به توضیح است. انسان به چیزى حرص مى‏ ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحریک شود؛ به اصطلاح تمناى چیزى را در وجود شخصى بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و وَلَع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود.

دوما اینکه ما نمی خواهیم کشش بین زن و مرد که زیبایی زندگی است از بین برود. اتفاقا اگر از بین برود زشت و نازیبا ست. بلکه این کشش باید باشد اما تعدیل شده، کنترل شده و قاعده مند، نه ول و رها. و اتفاقا حفظ کشش و جذابیت همراه با حریم از 

از کارایی های مهم حجاب است.

ضمن اینکه «پلینت روث» می گوید: رواج فرهنگ برهنگی نه تنها آن را به صورت عادی و یک چیز بی اهمیت در نیاورده بلکه عطش روحی را افزایش داده است. آری بی حجابی نیز حریص بودن را کم نمی کند اما قطعا رابطه دو جنس مخالف را به لجن می کشاند و زن را بی ارزش می کند.

شبهه ۶: حجاب کفن است.

پاسخ: اگر حجاب کفن است پس چرا غرب از آن هراس دارد؟ زن بی حجاب زن بزم است و زن محجبه زن رزم. برای ستمکاران عالم زن بزم خطر ندارد ولی زن رزم ریشه آنان را می کند. لذا پشت سر زنان بزم، پُر است از ستمگران عالم. در دوران رضاشاه پهلوی نیز مساله بدحجابی با چماق تحمیل شد نه اینکه تمایل اولیه زنان ایرانی باشد. علت تحمیل هم این بود که زن بزم، مردان رزم تحویل جامعه نمی دهند لذا دربار، فراماسونرها، بابیت و وهابیت، زنان بدکاره، محصلین فرنگ و رضاشاه دیکتاتور از جریان بی حجابی پشتیبانی کردند. حجاب کفن نیست بلکه حجاب، فرهنگ غرب و استثمار و استعمارگران را کفن می کند.

شبهه ۷: برخی می گویند اولا چادر گران است و مانتو از نظر اقتصادی با صرفه تر است و ثانیا: رنگ مشکی باعث بوجود آمدن انواع ناراحتی های روانی و افسردگی می گردد پس بهتر است چادر مشکی به چادر صورتی و رنگ های متنوع تبدیل گردد…! نظر شما چیست؟ آیا چادر مشکی افسردگی می آورد؟

پاسخ: اولا وقتی یک زن چادری را (که در طول یک یا دو سال یک چادر بیشتر لازم ندارد) با خانمی که بدون چادر هر هفته با یک نوع لباس و رنگ و با خرج کردن پول زیادی برای انواع آرایش در نظر می گیریم به مراتب از نظر اقتصادی چادر با صرفه تر است. بلکه آن خانم هایی که دائم به چادر اشکال می کنند گاهی مانتوهایشان چندین برابر قیمت یک چادر است.

ثانیا: مگر دختر یا زن چادری می خواهد همیشه چادر سرش نماید تا رنگ مشکی اثر منفی از جهت روانی بر وی داشته باشد، بلکه چادر را برای اوقات 

کمی که در بیرون از منزل هست استفاده می کند و در درون خانه و در مکانی که نامحرم نیست می تواند از لباس های خوش رنگ و مناسب استفاده کند و اسلام هم روی این موضوع تاکید نموده است.

ثالثا: اگر رنگ مشکی اینقدر خطرناک است چطور شما در میهمانی ها و پارتی های خصوصی خود تیپ مشکی می زنید؟!

رابعا: اگر این حرف شما صحت داشته باشد باید همه خانم های بدحجاب و زنانی که از انواع اقسام لباس ها و رنگ ها در خیابان استفاده می کنند و نظر مردان بویژه جوانان لاابالی را به خود خیره می کنند باید از نظر روانی و روحی سالم ترین زنان باشند و از نظر اجتماعی و اخلاقی و مشکلات خانوادگی مانند طلاق و… کمترین ناراحتی نداشته باشند، درحالی که در آمار و حقایق غیر از این است و اصلا بر مبنای نظر شما جوامع غربی باید شاداب ترین و سالم ترین مردم را از نظر روحی و اخلاقی داشته باشند اما می بینیم و خود غربی ها هم بارها اعتراف کرده اند که کشور های غربی بالاترین آمار را از نظر مشکلات اخلاقی و روحی در بین جوامع دارند.

خامسا: اگر رنگ مشکی این آثار منفی را دارد باید در آفریقا یک آدم سالم از نظر روانی پیدا نشود! در حالی که مردم شریف و سیاه پوست آفریقا از جمله بلال حبشی موذن رسوا خدا(ص)  از نظر روانی و اخلاقی و صفا و محبت به مراتب بالاتر از مردم فرنگ و پیروانش هستند.

شبهه 8: بر فرض پذیرفتن حجاب از کجا معلوم که معنی آن همان کیفیتی است که شما در نظر دارید و از کجا معلوم «چادر» حجاب برتر باشد؟

پاسخ: معنای جلباب:

واژه جلباب (با کسر جیم) در اصل مصدر فعل رباعی «جلبب» است که از مصدر، اسم ذات اراده شده، نام پوشش ویژه ای قرار گرفته است. تعبیر از اسم ذات به وسیله مصدر، باعث شده است که مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه ای که دلالت بر معنای پوشش بزرگ و کامل کند. به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را بپوشاند و روی لباس های دیگر پوشیده می شود.

شبهه 9: برای نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف چه باید کرد؟ آیا راه حل اجبار حکومتی است؟

پاسخ: بی شک راه حل اصلی اقدامات فرهنگی است اما ادله ای نیز برای استفاده از اجبار حکومتی در موقع مقتضی وجود دارد.

برخی راه حل های خوب را می توان به صورت زیر اشاره کرد:

– تبیین عقلانی بودن و مفید بودن حجاب

– مبارزه با فساد و تبعیض و فقر در جامعه

– کوتاه نمودن مدت زمان دوران اخذ مدرک فوق لیسانس و سربازی به ۲۳ سالگی

– ایجاد اشتغال و تسهیلات در امر ازدواج جوانان

– نهادینه کردن فرهنگ ازدواج آسان

– کوتاه نمودن دوران خدمت سربازی

– کمک در دستیابی سریع تر جوانان به هویت خویش

– پیشرفت و تعالی کشور با تولید فکر

– خودباوری

منابع برای مطالعه بیشتر:

-حجاب.استاد مرتضی مطهری.انتشارات صدرا

-مقام زن.مرتضیمطهری.انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)

-جریان شناسی دفاع از حقوق زنان.ابراهیم شفیعی سروستانی.ناشر کتاب طه

-قران ومقام زن.سید علی کمالی.انتشارات هاد

-گناه شناسی . محسن قرائتی.ناشر:مرکز فرهنگی درسهایی از قران

-دانشنامه جهان اسلام

 نظر دهید »

بدون شرح

27 فروردین 1397 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

 نظر دهید »

افسانه غرانيق: داستانى ساختگى در ستايش بتها از سوى دشمنان اسلام

27 فروردین 1397 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

غرانیق در ادبیات اسلامی اشاره به ماجرایی دارد که بر اساس برخی منابع مانند تاریخ طبری، محمد پیامبر اسلام در دوران زندگی در مکه در حال خواندن سوره نجم بود که شیطان دو آیه کوتاه در دهان وی قرار داد و سپس توسط جبرئیل از وحی نبودن این آیات و شیطانی بودن آن مطلع شد. تقریباً همگی مسلمانان سراسر قرون، این داستان را ساختگی دانسته و رد می‌کردند، بیشتر مسلمانان دوران معاصر تا پیش از انتشار رمان جنجالی «آیات شیطانی»[در دهه ۱۹۸۰ میلادی توسط سلمان رشدی در این مورد، از این ماجرا اطلاعی نداشتند.

غرانیق، جمع غرنوق یا غرنیق است. غرنوق به معنای مرغ آبی است که گردن بلندی دارد و سپید یا سیاهرنگ است، به معنای جوان سپید زیباروی نیز به کار رفته‌است. برخی غرنوق را لک‌لک، بوتیمار (غم خورک) نیز معنا کرده‌اند.از این رو این آیات را غرانیق می‌نامند که به گمان اعراب بت‌ها، مانند پرندگان، به آسمان عروج می‌کنند و برای پرستندگان خود شفاعت می‌نمایند، نزدیکی معنایی دارد.

خلاصه این داستان چنین است که پس از گذشت حدود دو ماه از هجرت مسلمانان به حبشه پیامبر(ص) با مشرکان به گفتگو نشست. خداوند سوره نجم را بر او نازل کرد. پیامبر(ص) این سوره را تلاوت کرد تا به این آیه رسید:

«أَ فَرَأَیتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّی، وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری.»

در این هنگام شیطان دو عبارت دیگر را به او وسوسه کرد و حضرت به گمان وحی، آن دو جمله را به زبان آورد که می‌گوید: تلک الغرانیق العلی و انّ شفاعتهنّ لترتجی. سپس سوره را ادامه داد تا به آیه سجده رسید.پیامبر(ص) به سجده رفت، مسلمانان و مشرکان نیز همراه او سجده کردند، مگر ولید بن مغیره که به خاطر پیری یا تکبّر- بنا به اختلاف روایات- سجده نکرد، امّا مشتی خاک به پیشانی خود رساند و چنین سجده کرد. افراد دیگری از جمله سعید بن عاص، امیة بن خلف و ابولهب هم از سجده سر باز زدند. به روایت بخاری، انس و جن همراه مسلمانان و مشرکان به سجده رفتند.

این خبر در مکه پراکنده شد و مشرکان شادمانی کردند. حتی گفته‌اند: مشرکان، پیامبر(ص) را روی دوش گرفته و از پایین تا بالای مکه دور زدند. شب هنگام که جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد، حضرت سوره را به او عرضه داشت. آن دو جمله را هم گفت. جبرئیل انکار کرد. پیامبر(ص) گفت: چیزی به خدا نسبت دادم که نفرموده است؟ پس خداوند به او وحی فرمود:

«وَ إِنْ کادُوا لَیفْتِنُونَک عَنِ الَّذِی أَوْحَینا إِلَیک لِتَفْتَرِی عَلَینا غَیرَهُ وَ إِذاً لَاتَّخَذُوک خَلِیلًا، وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناک لَقَدْ کدْتَ تَرْکنُ إِلَیهِمْ شَیئاً قَلِیلًا، إِذاً لَأَذَقْناک ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَک عَلَینا نَصِیراً.».

ترجمه: و چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سوی تو وحی کرده‌ایم، گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندی و در آن صورت تو را به دوستی خود گیرند؛ و اگر تو را استوار نمی‌داشتیم، قطعا نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی؛ در آن صورت، حتما تو را دو برابر (در) زندگی و دو برابر (پس از) مرگ (عذاب) می‌چشانیدیم، آنگاه در برابر ما برای خود یاوری نمی‌یافتی.

دلایل محققان بر جعلی بودن غرانیق

الف. اصولا در لغت و اشعار عرب لفظ غرانیق درباره خدایان آنها بكار نرفته است، تنها غرنیق و غرنوق در لغت به معنی مرغ آبی سیاه یا سفید یا حیوان سفید و زیبا آمده كه هیچ یك از این معانی با معنای خدایان سازگار نیست.

ب. آیاتی كه بعد از ذكر نام بت ها (در دنباله آیه) می آید همه بیان مذمت بت ها و زشتی و پستی آنهاست (بتان جز نام هایی بیش نیستند كه شما و پدرانتان نامیده اید و خدا هیچ حجتی درباره آنها نازل نكرده است) و با این مذمت چگونه ممكن است چند جمله قبل از آن مدح بت ها شده باشد؟!

ب. آيات آغاز سوره صريحا اين خرافات را ابطال مى‌كند. آنجا كه مى‌گويد:

وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌- إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌.

يعنى پيامبر از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد- آنچه مى‌گويد تنها وحى الهى است.

ج. ادله قطعيّه‌‌اى كه دلالت بر عصمت آن حضرت دارند اين حديث را تكذيب مى‌كنند

علامه طباطبائی در نقد روایت غرانیق می گوید: ادله قطعيى كه دلالت بر عصمت آن جناب دارد متن اين روايت را تكذيب مى‌كند هر چند كه سندش صحيح باشد، پس ما به حكم آن ادله لازم است ساحت آن جناب را منزه از چنين خطايى بدانيم. علاوه بر اين كه اين روايت شنيع‌ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى‌دهد براى اينكه به او نسبت مى‌دهد كه نمى‌دانسته جمله” تلك الغرانيق العلى …” كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده و نمى‌دانسته كه اين كلام كفر صريح و موجب ارتداد از دين است. تازه اين نادانى‌اش آن قدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده باز هم متوجه خطاى خود نشده تا جبرئيل نازل شده، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است. آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده‌‌ام. …

د. ستیز رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله با بت ها رد كننده خرافه مذكور است.

تلبیس ابلیس در این جا لازمه اش تكذیب كلام خداوند است كه قرآن را ضمانت كرده است (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ).

ز. راویان این افسانه افراد ضعیف و غیر موثق هستند و نیز قدیمی ترین مدرك این افسانه از تاریخ مسلمین، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری است كه آنها نیز داستان را از زبان شش تن نقل می كنند كه در ماجرا حاضر نبوده اند:

1. محمد بن كعب قرظی- طبق مدارك مورخین یا اصولا در زمان پیامبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله وجود نداشت و یا این كه تولدش در اواخر زندگی آن حضرت بوده و معلوم است كه این شخص در اوایل بعثت و حتی چند سال پس از هجرت هم متولد نشده بود.

2. محمد بن قیس- او از مهاجرین به حبشه بوده و در روز واقعه حضور نداشته است.

3. ابو العالیه ریاحی- وی اگرچه در زمان آن حضرت حیات داشت ولی به قول خودش هرگز پیامبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله را ندیده است.

4. سعید بن جبیر- او متولد سال 38 یا 46 هجری است.

5. عبد اللّه بن عباس- او در سال 10 بعثت به دنيا آمد و در زمان حادثه هنوز متولد نشده بود.

6. مطلب بن عبد اللّه بن خنطب- او مسلما زمان حضرت را درك نكرده و برخی گویند وی از یاران پیغمبر تنها یكی را دیده است.

منابع :

محمد جواد نجفى خمينى، تفسیر آسان، ج13، ص 54

ترجمه الميزان، ج‌14، ص 561 

فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص ۳۹۳

الصحیح من السیرة النبی الأعظم، مرتضی العاملی، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۱۳۷

 

 نظر دهید »

همایش استانی پژوهشی تقویت باورهای دینی در فضای مجازی وحدت حوزه و دانشگاه مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد (س)

07 بهمن 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

همایش استانی پژوهشی

تقویت باورهای دینی در فضای مجازی

وحدت حوزه و دانشگاه

مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد (س)

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سعدی

استاد حوزه و دانشگاه

شرح جلسه :

ایشان ضمن تبریک روز وحدت و حوزه و دانشگاه تاکید کردند که دانشگاه وحوزه ی علمیه دو بازوی قدرتمند انقلاب اسلامی هستند که با همبستگی یکدیگر نقشه های شوم دشمنان این مرز وبوم را خنثی می کنند .

کشورهایی نظیر آمریکا با رواج شیطان پرستی در اصل و محوریت بیان کشور خود قصد دارند تفکر ضد دینی را رواج دهند و از طریق فضاهای مجازی این رواج را در کشورهی دیگر مخصوصاً اسلامی سرایت دادند .

ایشان بیان کردند که این کشورها با ذهنیت لذت گرایی ذهن های بیمار را به گناه و خطا می برند و وعده های دروغین لذت گرایی را به آنان می دهند .این افراد با داشتن این ذهن های بیمار دچار افسردگی های شدید ، بیماری های روحی و از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس آنان می گردد .

کشور عزیزمان ایران انقلابی پدید آورده است که نباید دستخوش این توطئه ها گردد . و ما باید از این فضاهای مجازی با بهره گیری از باورهای دینی خودمان اسلحه ای بسازیم و از آن برای نابوی دشمنان استفاده نماییم .

 نظر دهید »

وحدت

13 آذر 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

پژوهش مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • حدیث روز
      • عمومی
        • مقالات
          • تحقیقات پایانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس