پژوهش مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

ضرورت یادگیری زبان انگلیسی برای طلبه های حوزه های علمیه

07 بهمن 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

زبان مهمترین ابزار انسان برای ارتباط با هم نوعان خویش است .یک ملت برای ارتباط با دیگر اقوام باید زبان ان قوم و ملت را فراگیرد .

در زمان ما زبان انگلیسی و عربی مهم ترین و پرکاربرترین زبانهای دنیا برای انتشار دین اسلام به جهان می باشد زیرا زبان انگلیسی زبان مشترک همه کشورها و زبان بین المللی است و زبان عربی زبان اسلام است ،همچنین در دنیا اسلام را به زبان عربی می شناسند و قران که کتاب اسمانی دین اسلام است ،به زبان عربی است .

قشر عظیمی از مردم دنیا به زبان انگلیسی تسلط دارند و بسیاری از مردم دنیا به دو زبان انگلیسی و عربی صحبت میکنند .

متاسفانه باید بگوییم در حوزه های علمیه که محل انتشار علوم اسلام به سراسر دنیا می باشد ،به این مسئله کمتر ارزش داده میشود .در این مقاله بنده سعی میکنم ضرورت یادگیری زبانهای خارجه که مهمترین انها “عربی “و “انگلیسی “میباشد را از چند جهت مورد توجه قرار دهم .

1-ضرورت یادگیری زبانهای خارجه

در جهان امروز که ابزارهای ارتباط با دنیا ،فضای مجازی ،اینترنت ،و ماهواره ها می باشند ،فراگیری زبانهای خارجه امری ضروری است .همانطور که میبینیم دشمنان اسلام به خوبی از این ابزار استفاده کرده و ضربه خود را به پیکره اسلام و انقلاب وارد می اورند .اگر اگر به مکه مشرف شده ویا به کشورهای عربی سفر کرده باشید حتما دیدید که مبلغان فرقه وهابیت چگونه علاوه به زبان عربی به زبان انگلیسی و حتی به زبان فارسی نیز صحبت میکنند و هر ساله با چاپ هزاران جزوه و کتاب به زبان فارسی و توزیع ان بین حجاج اعتقادات  انها را به تزلزل میکشانند .

طلاب حوزههای علمیه میباید با کسب علم و معرفت و تسلط بر زبانهای خارجی تلاش کنند وبه مهار اینگونه انحرافات بپردازند .

هر ساله در اعزام طلاب به مکه با این مسئله مواجه هستیم که طلاب ما به علت عدم تسلط به زبان عربی و انگلیسی قادر به مباحثه و گفتگو با مبلغین دیگر کشورهه نیستند .

2-حضور در مجامع مذهبی در دنیا

در کنگره های بین المللی و جلساتی که علمای کشورهای مختلف جمع میشوند و اقدام به بحث و گفتگو بر سر مسائل جهان اسلام میکنند ،مسلط بودن به زبان “عربی “و “انگلیسی “نقش خود را به خوبی نشان میدهد .

و این یک ضعف است که یک عالم در مجمع علمی بخواهد صحبت کند و نیاز به مترجم داشته باشد یا طلاب و اساتید حوزه زمانی که به کشورهای عربی و اروپایی جهت شرکت در سمینارها حاضر میشوند تسلط بر زبان انگلیسی نداشته  و بخواهند فارسی صحبت کنند .

مترجمین به علت اشنا نبودن با اصطلاحات در ترجمه سخنرانیها ،تحریف کرده دچار اشتباه شده و بسیار اتفاق می افتد که منظور و هدف اصلی سخنران را بیان نمی کنند .

3-در جهان امروز بسیاری از کتب و مقالات مذهبی به زبان انگلیسی منتشر میشود .

امروزه بسیاری از کتب و مقالاتی که در دنیا منتشر میشود به خصوص در موضوعات تاریخی و اعتقادی به زبان فصیح عربی و انگلیسی نوشته میشود .اگر طلبه ای بخواهد مطالعات عمیق در باره اسلام داشته باشد ناچار است بر زبان عربی و انگلیسی تسلط داشته باشد .

4-توقعات مردم از یک مبلغ دینی

گاهی برا طلبه ها اتفاق می افتد که در مکانهای زیارتی با مسلمانان خارجی برخورد میکنیم که سوالی از طلبه دارند ولی طلبه با وجود داشتن  اطلاعات مناسب ولی نمیتواند ان اموزه های دینی را به دیگر مسلمانان جهان انتقال دهد .

البته عده ای از بزرگان حوزه در گذشته با اموزش علومی چون زبان ،کامپیوتر ،و دیگر علوم عمومی در مدرسه های علمیه و حوزه ها مخالف بودند و به نظر انها حوزه محل تدریس اصول و عقاید و نحو و این جور مباحث است .ولی در حال حاضر با توجه به پیشرفت در ابزارهای اموزشی و ارتباط با دنیا و با توجه به فراگیر شدن دین اسلام نیاز به طلبه های مبلغ و مسلط به زبانهای خارجی کاملا احساس میشود ، پس میبایست نه تنها برای زبان عربی و انگلیسی بلکه مراکزی برای اموزش زبانهای خارجی دیگر مثل فرانسه و المانی و غیره تاسیس کرد .

به نظر من حوزه های علمیه در رابطه بااموزش زبانهای خارجی لازم است این اقدامات را در اولویت کار خود قرار دهند .

1-احیای زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی ،فرهنگی در حوزه ها

2-تسلط کامل بر زبان اانگلیسی چه از لحاظ گفتاری ،نوشتاری و شنیداری

3-پرورش طلبه های مبلغ توانمند برای ارتباط با دنیا

4-با توجه به اینکه عصر حاضر ،عصر تحولات در ابعاد مختلف میباشد ،حوزه میباید به جذب اساتید برجسته در مقلطع بالای زبانشناسی پرداخته و مراکز اموزش زبانهای خارجه ،به خصوص زبان انگلیسی را با مدیریت و نظارت این اساتید دایر نماید .

طلبه های ما وقتی مسلط بر زبان خارجه باشند می توانند در برابر هر حرکت ضد اسلامی که در دنیا انجام می شود موضع گیری کرده و نسبت به شبهاتی که وارد میشود پاسخ مناسب دهند ،ولی زمانیکه زبان انگلیسی و زبان دیگر کشورها را نمیدانیم ناچار به سکوت در برابر شبهات و یا بی تفاوتی نسبت به انها هستیم .

خوشبختانه مردم ایران با داشتن چنین رهبر فرزانه و اگاه به علوم روز که خود ایشان به فراگیری علوم و زبانهای زنده و پر کاربرد دنیا علاقه نشان می دهند و هم ،طلبه ها ،دانشجویان و دانش اموزان را نیز به این امر تشویق میکنند ،بهره مند بوده و میتوانند از رهنمودهای ایشان در این زمینه استفاده کنند .

امام خمینی (رحمه الله علیه )نیز بارها در زمان حیات خویشفرمودند :

“امروز نیاز به اموزشزبانهای خارجه باید جزئ برنامه های تبلیغاتی مدارس باشد ،ایشان فرمودند :زبانهای زنده دنیا ،انهایی را که در دنیا از همه شایع تر است را باید یاد گرفت ،این باید یکی از چیزهایی باشد که در مدارس دینی ما که می خواهند تبلیغ بکنند ،محل احتیاج است .مثل دیروز نیست که ما صدامان از ایران بیرون نمیرفت ،امروز ما میتوانیم در ایران باشیم و به زبان دیگری همه جای دنیا را تبلیغ کنیم و در همه جا مبلغ باشیم “

حضرت امام این سخنان رادر 15 شهریور 1362در حسینه جماران در دیداری که با اعضای شورای انقلاب فرهنگی داشتند ایراد  نمودند .

درست است که امروزه در سطح کشور از اموزشگا ها و اساتید برجسته ای  در زمینه اموزش زبانهای زنده دنیا به خصوص زبان انگلیسی برخورداریم ،اما حرف من این است که متاسفانه حوزه های علمیه از این حرکت عقب مانده اند و یا شاید بتوان گفت جا مانده است .البته نباید نادیده گرفت که در عصر حاضر نیز طلبه ها و مبلغین مسلط به زبان های خارجی کم نیستند ،ولی کافی نیستند زیرا رسالت حوزه های علمیه و طلبه حوزه ،تبلیغ و ترویج اسلام است .

باید خیلی بیشتر از اینها به اموزش زبان انگلیسی و دیگر زبانها توجه نشان داد .واقعا جای تاسف دارد که کشورهایی مثل هندوستان که از لحاظ بسیاری از جنبه ها ی اقتصادی ،پزشکی ،هسته ای و غیره از ما عقب تر هستند ولی مشاهده میشود که اکثر قریب به اتفاق دانشجویان انها در دانشگاهها در رشته های مختلف کاملا بر زبان انگلیسی تسلط داشته در مقابل و متاسفانه اکثر دانش اموزان ایرانی بعد از گرفتن دیپلم و گذراندن چندین واحد زبان انگلیسی باز هم به سختی قادر به قبول شدن واحد عمومی زبان انگلیسی در دانشگاه هستند .

در حوزه ها که وضع واقعا دردناکتر است .شاید بالای 90درصد از طلبه ها با بودن زبان انگلیسی مخالف هستند و ان را درس غیر ضروری برای حوزه می دانند .

بنده خودم چون چند سالی در حوزه علمیه زبان انگلیسی تدریس میکردم شاهد این قضیه بودم طلبه هایی بودن با اطلاعات دینی بسیار بالا که با طلبه های خارجی در حال تحصیل در حوزه قم از طریق چت کردن در ارتباط بودند ،گاهی اوقات ان طلبه های خارجی مطالبی بسیار مفید برایشان ارسال میکردند ولی انها به خاطر عدم تسلط به زبان بین المللی (زبان انگلیسی )قادر به پاسخگویی به شبهات و تبادل دانسته های خود با انها نبودند ،اینجاست که درک میکنیم که فرصتهایی برای تبلیغ و ترویج علوم دینی وجود دارد و اینکه ما چقدر طلبه های با سواد و اگاه داریم ولی چه فایده توان برقراری ارتباط با دنیا را ندارند .

لازم به ذکر است که امروز برخی حوزه های علمیه مانند حوزه قم به این امر توجه شایانی نشان داده اند اما می باید در همه حوزه ها این برنامه ها به صورت مداوم و با برنامه ریزی ریشه ای اجرا شود .

این حقیر فکر میکنم که این مسئله یعنی اموزش زبان عربی و انگلیسی به صورت شنیداری و گفتاری یکی از دغدغه ها  و مشکلات عمده حوزه های علمیه است .به امید روزی که همه حوزه های علمیه ،حتی مدارس علمیه شهرهای کوچکی مثل بسطام هم مبلغینی کار ازموده و ماهر برای خارج از مرزهای ایران تربیت کند .

زهرا حسنخانی –طلبه پایه چهارم حوزه فاطمه بنت اسد (س)بسطام

 نظر دهید »

وحدت

13 آذر 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

 نظر دهید »

بدون شرح

13 آذر 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

 1 نظر

موضوع مقاله

13 آذر 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

عنوان : نقش تغذیه بر سلامت کودک در سبک زندگی  اسلامی

نگارش : زهرا متحدی

چکیده :

 موضوع تحقیق در زمینه نقش تغذیه بر سلامت کودک می باشد. سؤال پیش می آید که آیا والدین به تغذیه صحیح کودک توجه داشته اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیق بر آن است که توجه به تغذیه کودک از زمان بعد تولدش تأکید شده است. در نتیجه والدین باید درباره مواد غذایی مناسب آگاهی خود را بالا برده چرا که توجه به تغذیه از ابتدای تولد و اثر آن در مراحل بعدی نیز مهم می باشد. چرا که توجه به تغذیه کودک آینده او را از نظر سلامت روحی و جسمی می سازد.

کلید واژه: نقش تغذیه

 

 

عنوان: عوامل رضایتمندی زوجین از یکدیگر

نگارش :مریم حیدری

چکیده :

انتخاب همسر و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته ی طبیعی است که در وجود انسانها نهاده شده است و این خود یکی از نعمت های بزرگ الهی است علاقه به خانواده است که انسان را از افکار پراکنده و اضطرابهای درونی نجات می دهد در آن جاست که می توان یار و مونسی باوفا و مهربان پیدا کرد و در شداید و گرفتاریها یار و غم گسار یکدیگر بود .

پیمان مقدس زناشویی رشته ای است آسمانی که قلب ها را به هم پیوند می زند دلهای پریشان را آرامش می دهد و افکار پراکنده را به سوی یک هدف متوجه می سازد خانه جایگاه عشق و محبت ، کانون انس و مودت و بهترین آسایشگاه است . خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ چنین یاد می کند ؛ از خود شما برای تان همسران آفرید تا با آن ها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید و در میانشان دوستی و مهربانی افکند و در این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانه هایی است .(سوره ی روم /21)

زن و مرد هر کدام اگر حقوق متقابل یکدیگر را رعایت کنند باعث رضایتمندی هر دو می شود .

 

 نظر دهید »

چیستیِ نویسندگی

13 آذر 1396 توسط پژوهش فاطمه بنت اسد بسطام

در پاسخ به این سؤال که «چگونه می توان نویسنده شد؟» ابتدا باید به ماهیت کار و ابعاد نویسندگی توجه کرد. می توان نویسندگی را ترکیبی از «آموزش» و «تجربه» دانست. بنابراین صِرف آموزش و گذراندن دوره و دیدن کلاس و خواندن متونِ «فن نگارش» کافی نیست. از سوی دیگر نیز تنها تکیه بر نوشتن، بدون شناخت قواعد و رموز و آداب نگارش، راه به جایی نمی برد و انسان را نویسنده نمی سازد.

اگر 20 درصد نویسندگی به آموزش فنون و یادگیری مهارت های قلمی باشد، 80 درصد آن به تمرین، ممارست و کارورزی و در یک کلمه «تجربه ی علمی» است. دلیل اینکه بسیاری از افرادی که در دوره های آموزشی شرکت می کنند «نویسنده» نمی شوند، آن است که در مرحله ی عمل و تمرین و کار مستمر، جدیت نمی کنند و تئوری ها و قواعد آموخته را در عمل مستمر به کار نمی بندند.

البته ذوق و استعداد ذاتی فرد نیز سهم عمده ای دارد، لیکن آنچه همان استعداد را به مرحله ی فعلیت و ظهور می رساند، همان تمرین هاست. ناگفته نماند که نویسندگی مقوله ای مشَکِک است. به فردی که نامه ای می نویسد و به کسی که شیواترین آثار ماندگار را پدید می آورد نویسنده می گویند؛ اما این کجا و آن کجا؟

پس باید با «آموختن فن» و «تمرین عملی»، استعدادها را به فعلیت رساند و آثار اثرگذار و متین و درست پدید آورد. این جاست که شناخت عرصه های شکلی و محتوایی و قابلیت های واژه ها و تعابیر و قالب های کلامیِ اثرگذار، اولویت پیدا می کند و در کار نویسندگی، سرکشیدن به آن قلمروهای مغفول را لازم و مفید می سازد.

چه بنویسیم؟

سؤال دیگری که برای علاقه مندان به نگارش، آن هم پس از آشنایی با رموز قلم و تجربه اندوزی و راه افتادن در این مسیر، پیش می آید، آن است که «چه بنویسیم؟»، یعنی یافتن سوژه و موضوع.

در یک مرحله «یافتن موضوع» مهم است، در مرحله ی دیگر توجه به «اولویت های نگارشی». آنچه به انسان در این زمینه مدد می رساند، شناخت او از جهان پیرامون خود، کمبودهای موجود و نیازهای جامعه است. هر چه این معرفت، دقیق تر و گسترده تر باشد، نویسنده بهتر می تواند تشخیص دهد که چه باید بنویسد و کدام موضوع را در اولویت قرار دهد. بسیارند کسانی که وقت بسیاری صرف نوشتن موضوعی می کنند که مخاطب چندانی ندارد، یا کمبودی را پُر نمی کند، یا مسائل، دست چندم و غیر ضروری یا غیر سودمند است.

«زمان شناسی»، «نیازشناسی»، «مخاطب شناسی»، «موضوع شناسی»، «به روز بودن اطلاعات» و… سبب می شود در انتخاب اینکه «چه باید نوشت؟» به بیراهه نرویم. حضور در متن جامعه و انس و تماس با قشرهای مختلف، به ویژه آنان که اهل مطالعه و کتاب خوانی اند، هم صحبت شدن با جوانان، قرار گرفتن در جریان پرسش های ذهنی نسل امروز، سرزدن به محتوای نشریات، کتاب ها، روزنامه ها و تولیدات ناشران، این شناخت را تقویت می کند.

چگونه بنویسیم؟

به موضوع آموزش و تجربه اشاره شد. مطالعه را نیز بر آن می افزاییم. نتیجه آنکه برای مهارت یافتن در مقوله ی قلم، تلاش در سه عرصه، بایسته و سودمند است:

1. آموزش: باید پذیرفت که نویسندگی یک «فن» و «هنر» است و به همین سبب، به شکل آموزشی یا تجربی باید آن را آموخت. همان طور که شنا، خیاطی، گل سازی، آشپزی، بازیگری فیلم و تئاتر، نقاشی و خوشنویسی «هنر» است و نیاز به آموزش دارد؛ نویسندگی هم هنری است که نیازمند تعلیم و تعلم است. به همین دلیل از دیرباز، کتاب هایی درباره ی «فن نگارش» نوشته شده که برخی از آنها متن آموزشی شده اند. مهارت یافتن در عرصه ی قلم، به وقت گذاشتن و حوصله داشتن برای آموختن نیاز دارد و تا بخشی از عمر خود را صرف نکنیم، مهارت و فنی نمی آموزیم. اگر مجال، فرصت یا شرایط مناسب برای ما فراهم نیست که در دوره های آموزشی شرکت کنیم، می توان چند نفر هم فکر و همراه و هم ذوق یافت و متنی از این همه کتاب ها را برگزید و فصل به فصل با آن پیش رفت، مباحثه کرد، تمرین هایش را انجام داد و به رهنمودهایش عمل کرد. این، ساده ترین و عملی ترین و کم هزینه ترین شیوه ی پرداختن به مقوله ی آموزش است. البته که کافی و وافی نیست. ولی بهتر از هیچ است.

2. تجربه و تمرین: گذراندن مرحله ی تمرین و طرح کاد و کار کارگاهی، آموخته ها را در ذهن راسخ تر می سازد و استعدادهای نهفته را به کار می اندازد. تکرار و ممارست، در اینجا هم مانند عرصه های دیگر، عامل رشد و پیشرفت است؛ مثل وزنه برداری و ورزش، مثل معلمی و مربی گری و رانندگی. این که «کار نیکو کردن از پر کردن است»، یک حقیقت است. برای نویسنده شدن هم باید بسیار نوشت، به حدی که اصل نوشتن برای فرد آسان شود و خوب نوشتن «ملکه»ی او گردد.

متأسفانه بسیاری از کارآموزان دراین زمینه، بی حوصلگی و کم صبری از خود نشان می دهند و حال و حوصله ی تمرین ندارند، مانند دانش آموزانی که پیوسته از انجام دادن تکالیف درسی شانه خالی می کنند، نتیجه ی آن، رکود علمی و ناکامی در تحصیل است. رشد قلمی حالت تدریجی دارد. به مرور زمان، پختگی و قوّت برای یک نویسنده به دست می آید و پیوسته باید آزمون و خطا کرد، مقاله نوشت، تمرین کرد، نقد شنید، نقاط ضعف را شناخت و با رفع آنها به بالندگی رسید.

در این تمرین و تجربه، مسأله ی «حک و اصلاح» نقش مهمی دارد. بعضی ها به زحمت حاضرند در نوشته ی خود دست ببرند و آن را اصلاح، عوض یا حذف کنند. روشن است که چنین برخوردی مانع رشد می شود. در تمرین باید بنا را بر این گذاشت که هر نوشته نسبت به اثر قبلی، کامل تر، کم خطاتر و بی عیب تر شود. آنچه این نکته را روشن می کند، «نقد» دیگران است و نباید از نقد هراسید.

در مرحله ی تمرین، مشکل بعضی سوژه یابی است و اینکه تمرین قلمی را درباره ی چه موضوعی انجام دهند؟ مهم آن است که موضوعی را در نظر بگیرید و مکنونات قلبی و ذهنیات و اطلاعات و توضیحات خود را درباره ی آن روی کاغذ آورید. این ساده ترین صورت تمرین قلمی است. با این نگاه، می بینید که اطراف شما پر از سوژه است. وضع خانه، رفتار فلان شخص، فلان برنامه ی رادیو و تلویزیون، وضعیت جلسه ی درس، آنچه در تاکسی و اتوبوس و نانوایی و خیابان می گذرد و اتفاق می افتد، جوّ محیط های ورزشی، بیمارستان ها، باغچه ی خانه، گریه های فرزند، کنکور و امتحان، شهریه و تعطیلات، مباحثه و دوستان، قطع برق و گرمی و سردی هوا، مهمانی و جشن عروسی یا مجلس ترحیم و عزا، ملاقات هایی که دارید، حرف هایی که می شنوید، وضعیت اتاق محل کارتان، کسانی که به آنان علاقه مندید، کتاب هایی که خوانده اید و…. صدها مسأله در اطراف شما وجود دارد که می توانید آنها را موضوع نوشتن خود قرار دهید، توصیف، تشریح و نقد کنید و این بهانه ای باشد برای تمرین به روی کاغذ آوردن آنچه در فکر و دل شماست. طبعا ابزار کار شما«کلمه» و «کلام» است و قوّت شما در به کارگیری صحیح و شیوا و زیبای قلم آشکار می شود. پس بنویسید و بنویسید و بنویسید بی آنکه به فکر چاپ شدن آن باشید، تا آنکه به حدی از قوّت قلمی برسید که از شما درخواست نوشتن کنند و آثارتان جای خود را در میان خوانندگان باز نماید.

بی شک اگر از هر نویسنده ی موفقی بپرسید که چگونه به آن توفیق دست یافته، یکی از رموز آن را پرکاری در تمرین و ممارست های فراوان خواهد شمرد. پس از این تجربه هم بهره بگیریم.

3. مطالعه ی آثار خوب: همان طور که شنیدن مداحی های خوب و دیدن نقاشی های زیبا و تماشای فیلم های قوی و بازدید از آثار برجسته ی معماری، برای آموزندگان مداحی و نقاشی و فیلم سازی و معماری مؤثر و مفید است، برای «اهل قلم» نیز خواندن آثار قوی، رمان های مشهور و برجسته، کتاب های معیار و آشنایی با آثار قلمی نویسندگان موفق، الزامی است. این را باید یکی از کارهای اصلی قرار داد. البته باید به محتواهای مسموم و ناسالم برخی نوشته ها توجه داشت و مسموم نشد، اما در این مرحله، توجه به تکنیک کار و شیوه های جاذبه آفرین و نکات و نقاط قوّت آثار، مهم است. مگر می توان نویسنده ای قوی شد، و نوشته های بزرگان قلم و ادب را نخواند و از آنها خبر نداشت؟

خواندن کتاب های خوب و قوی و زیبا، گاهی به انسان ایده می دهد، یا شخص را بر سر شوق می آورد و ذوق او را تحریک می کند، گاهی هم به صورت ناخودآگاه، تأثیرات دراز مدت خود را برخواننده می گذارد و حتی کسانی را که در این وادی هم نیستند، به سمت و سوی نویسنده شدن می کشاند. پس برای اینکه حس و شور نویسندگی در ما ایجاد شود، باید از مطالعه ی نوشته های شیوا و جذاب بهره بگیریم و از اختصاص اوقاتی برای این کار، به خصوص در دوران فراغت و تعطیلی درس ها، غفلت نورزیم.

ساده نویسی و روان نویسی

هر چند شیوانویسی و تکیه بر ظرافت های قلمی و آفرینش های ادبی، بر جاذبه ی قلم می افزاید و آن گونه نوشته ها، خوانندگان خاص خود را دارند، اما یکی از «عقبه»هایی که باید از آن گذشت، «دشوارنویسی» است. باید بپذیریم که «روان نویسی» یک هنر است، همان گونه که آسان و روان حرف زدن یک مهارت به شمار می رود. اگر ثقل و سنگینی قلم، سبب گریختن و فاصله گرفتن خوانندگان از تألیفات و مقالات شود، خسارت است، خسارتی که به از دست دادن مخاطبین منجر می شود.

برای ساده نویسی هم تمرین لازم است. خواندن کتاب های قصّه یا توجّه به ادبیات کودکان و نوجوانان به این مسأله کمک می کند. انس بیشتر با مردم و همزبانی با عموم نیز، باعث دست یافتن به قلم و بیانی روان می شود. می توان متون کهن را به صورت ساده و روان بازنویسی کرد، تا تمرینی برای این کار باشد.

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

پژوهش مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • حدیث روز
      • عمومی
        • مقالات
          • تحقیقات پایانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس